ساخت وبلاگ
سلام به روی ماه همه‌تون! ^-^ عمر آشنایی من با وبلاگ‌نویسی به ۱۵ سال رسید. پونزده سالم بود که به‌گواهی اسناد تاریخی به‌زورِ هم‌کلاسیای وبلاگ‌نویسم که در حال حاضر وبلاگ همه‌شون تعطیله گلدان رو افتتاح کردم. «به‌زور»، چون فکر می‌کردم فرصتشو ندارم. ولی گفتم حالا که سعدی، گلستان و بوستان داره منم یه گلدان داشته باشم. دوستام گفتن این گلدون هدیۀ ولنتاین ما به توئه. اون روز طعم شیرین انتشار اولین پست و دریافت اولین نظرات رو چشیدم. تجربۀ پست گذاشتن با اینترنتِ دیال‌آپ، ذوق دیدنِ نظر جدید، تمرینِ نوشتن، لذت خوندن و خونده شدن، و دیده شدن. و این، ۳۲۴۷امین پستمه. ۱۳۹۱تاش تو بلاگفاست و بقیه اینجا. این پستو تو فرودگاه تبریز می‌نویسم و ساعت انتشارشو می‌ذارم چند ساعت دیگه، برای وقتی که ایشالا رسیدم مشهد. شاید بعداً توضیح بدم که آمدنم بهرِ چه بود. شایدم بی‌هیچ توضیحی این پست آخرم باشه. یادتون میاد کی و چجوری با من و وبلاگم آشنا شدید؟ اولین کامنتتون و اولین برخوردمون تو خاطرتون مونده؟ آیا از آشنایی با من و وبلاگم خوشحال و راضی و شاکر هستید یا «ای کاش می‌شد برم عقب ای کاش ندیده بودمت»؟ و آیا سهمی از قاب عکس هِدِر وبلاگم دارید؟ هر چی یادگاری تو این هفت سال ازتون داشتمو توش جا دادم. یکی از ارزشمندترین قاب‌های زندگیمه. ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bnebulab بازدید : 69 تاريخ : سه شنبه 9 اسفند 1401 ساعت: 14:04